ترجمه مقاله

اهرن

لغت‌نامه دهخدا

اهرن . [ اَ رَ ] (اِخ ) نام داماد قیصر. (لغت فرس ) (شعوری ). نام داماد قیصر روم . هم ملوک گشتاسب شاه . (شرفنامه ٔ منیری ). نام داماد قیصر روم است و او با گشتاسب هم سلف بوده یعنی هر کدام یک دخترقیصر را داشته اند. (برهان ) (هفت قلزم ) :
گو پرمنش نام او اهرنا
ز تخم بزرگان و رویین تنا
فرستاد نزدیک قیصر پیام
که ای نامور مهتر نیکنام
به من ده کنون دختر کهترت
به من تازه کن کشور و افسرت ...
به اهرن سپردند پس دخترش
بدستوری مهربان مادرش .

فردوسی .


(از شاهنامه چ بروخیم ج 6 صص 1470 - 1477).
ترجمه مقاله