ترجمه مقاله

اهزون

لغت‌نامه دهخدا

اهزون . [ اُ ] (ص ) نازاینده . سترون و به عربی عقیمه . (برهان ) (هفت قلزم ). عقیم . نازاینده . (تحفه بنقل مجمع الفرس ).
ترجمه مقاله