ترجمه مقاله

اهول

لغت‌نامه دهخدا

اهول . [ اُ] (ع مص ) زن خواستن . با اهل شدن . (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (بحر الجواهر). تأهل . زن خواستن . با اهل شدن . || آرام یافتن و بی پژمان شدن به کسی . (ناظم الاطباء). || اهل بالمکان (مجهولا)؛به اهل خویش آبادان گردید آن جای . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله