ترجمه مقاله

اورس

لغت‌نامه دهخدا

اورس . [ اَ وِ ] (اِ) درخت سرو کوهی . (ناظم الاطباء). بفتح اول و سکون واو و کسر رای مهمله سرو کوهی .(هفت قلزم ). بفتح اول و کسر ثانی سرو کوهی . (از آنندراج ) (برهان ) (انجمن آرای ناصری ). عرعر. (برهان )0
ترجمه مقاله