ترجمه مقاله

اوزار

لغت‌نامه دهخدا

اوزار. [ اَ ] (اِ) افزار و ابزار وآلت . (ناظم الاطباء). آلات و ادوات کارگران . (غیاث اللغات ). دست افزار پیشه وران . (هفت قلزم ) (آنندراج ) (برهان ) (انجمن آرا). || کفش . (هفت قلزم ) (ناظم الاطباء). پاپوش . (ناظم الاطباء). || بادبان کشتی . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (هفت قلزم ) (برهان ) (انجمن آرا). || دیگ افزار. توابل . (از ناظم الاطباء). داروی گرم مثل فلفل و دارچینی و زیره و غیره که در دیگ طعام ریزند. (برهان ) (هفت قلزم ).
ترجمه مقاله