ترجمه مقاله

اوصاب

لغت‌نامه دهخدا

اوصاب . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ وَصَب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بیماریها و امراض : ما نیز در اقسام اسقام و نوائب اوصاب و شوائب اعلال بر امید اقامت و ایلال مغرور و مسرورمیباشیم . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). رجوع به وصب شود.
ترجمه مقاله