ترجمه مقاله

اوضع

لغت‌نامه دهخدا

اوضع. [ اَ ض َ ] (ع ن تف ) فرومایه تر و پست تر. (ناظم الاطباء). وضیعتر.
- امثال :
اوضع من ابن قرضع ، و ابن قرضع مردی از اهل یمن بوده که در لئامت و پستی بوی مثل زنند. رجوع به مجمعالامثال میدانی شود.
ترجمه مقاله