اپیشه
لغتنامه دهخدا
اپیشه . [اَ ش َ / ش ِ ] (ص ) مرکب از ((اَ)) حرف سلب + ((پیشه )) بمعنی شغل و کار و مجموع بمعنی بیکار :
در کوی تو اپیشه همی گردم ای نگار
دزدیده تا مگرت ببینم به بام بر.
و در لغت نامه ٔ اسدی آمده است : ابیشه [ با باء موحده ] جاسوس بود وهمین بیت شهید را شاهد می آورد. رجوع به ابیشه شود.
در کوی تو اپیشه همی گردم ای نگار
دزدیده تا مگرت ببینم به بام بر.
شهید.
و در لغت نامه ٔ اسدی آمده است : ابیشه [ با باء موحده ] جاسوس بود وهمین بیت شهید را شاهد می آورد. رجوع به ابیشه شود.