اژدهادوش
لغتنامه دهخدا
اژدهادوش . [ اَ دَ ها ] (اِخ ) لقبی که ضحاک را داده اند بدان جهت که از دوش او دو مار رسته بود :
بدید او [ کاوه ] چو بدعهد ضحاک را
چنان اژدهادوش ناپاک را.
نخواهیم بر گاه ضحاک را
مر آن اژدهادوش ناپاک را.
رجوع به اژدها و دوش اژدها شود.
بدید او [ کاوه ] چو بدعهد ضحاک را
چنان اژدهادوش ناپاک را.
فردوسی .
نخواهیم بر گاه ضحاک را
مر آن اژدهادوش ناپاک را.
فردوسی .
رجوع به اژدها و دوش اژدها شود.