ترجمه مقاله

اژکهان

لغت‌نامه دهخدا

اژکهان . [ اَ ک َ ] (ص ) مردم کاهل وباطل و مهمل و بیکار. اژکان . (برهان ). اژهن . (اوبهی ). اژهان . و این کلمه تصحیف وژکهان است :
اشو گفت آنکه می بینی روانش
بدی اندر جهان کار اژکهانش .

زراتشت بهرام .


ترجمه مقاله