ترجمه مقاله

اکالة

لغت‌نامه دهخدا

اکالة.[ اَک ْ کا ل َ ] (ع ص ) اکاله . بسیارخورنده . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). || خورنده ٔ عضو. هرچه بسبب افراط تحلیل و جلا و تفریق نفوذ نقصان جوهر عضو نماید. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). تأنیث اکال : ادویه ٔ اکاله . اخلاط اکاله . مرهم اکالة. (از یادداشت مؤلف ).
- داروهای اکاله ؛داروها و مواد شیمیایی سوزاننده . داروهای تلخ و زننده . داروهای تحلیل برنده ٔ انساج که غالباً سمی هم می باشند از قبیل نیترات دارژان و آمونیاک و غیره . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به اکال شود.
ترجمه مقاله