اکال
لغتنامه دهخدا
اکال . [ اَ ] (ع اِ) طعام . گویند: ماذُقت ُ اکالاً؛ ای شیئاً من طعام . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). چیزی از خوردنی . (یادداشت مؤلف ). طعام و خوردنی . (مؤید الفضلاء). || زحمت ماده شتر از پشم درآوردن بچه در شکمش . (ناظم الاطباء).