ترجمه مقاله

اکثم

لغت‌نامه دهخدا

اکثم . [ اَ ث َ ] (اِخ ) پدر یحیی است و یحیی قاضی القضاة معروف شافعی معاصر مأمون . (از ناظم الاطباء). قاضی دانشمند مشهور. (آنندراج ) :
مولای تو ثابت بن قره
شاگرد تو یحیی بن اکثم .

خاقانی .


و رجوع به یحیی بن اکثم شود.
ترجمه مقاله