ترجمه مقاله

اکد

لغت‌نامه دهخدا

اکد. [ اَک ْ ک َ ] (اِخ ) اکاد. آکاد. نام کشوری قدیم در محل بین النهرین . مردم آن در قدیم دولتی تشکیل دادند. شهرهای آن عبارت بود از: سیپ پار، کیش ، بابل (در حدود 2800 ق . م .) مدتها عیلام باجگزار اکد بود. (فرهنگ فارسی معین ). قسمت شمالی بابل در بین النهرین (سومر قسمت جنوبی آن بود.) اکد موقعیت تجاری مساعدی داشت و اقوام سامی چادرنشینی که در هزاره های چهارم و سوم ق . م . به این ناحیه آمدند از راه تجارت رونق یافتند. اکد در دوره ٔ سارگن I (اواسط هزاره ٔ سوم ق . م .) به اوج قدرت خود رسید و وی چند کشور و شهر واقع در اکد را متحد ساخت . سومریها را مطیع کرد و قدرت خود را از کوههای ایلام تا دریای مدیترانه و در آسیای صغیر بسط داد و قدیمترین امپراتوری بزرگی را که در تاریخ شناخته شده بوجود آورد. پس از فتوحات سارگن ، اکدیها بسیاری از آثار تمدن سومری را اتخاذ کردند. بعد از انقراض سلسله ٔ سارگن ، حمورابی اکد و سومر را متحد کرد. دولت بابل را بوجود آورد.ناحیه ٔ اکد از شهر اکد یا آگاده نام گرفته است ، که شهری پر رونق و در حدود 48 هزارگزی بابل واقع بود (محل دقیق آن معلوم نیست ). (از دایرة المعارف فارسی ). و رجوع به اکاد و آکاد و اکدی و قاموس کتاب مقدس و ایران باستان ج 3 ص 2472 و 2097 و ج 2 ص 1605 و فهرست فرهنگ ایران باستان شود.
ترجمه مقاله