ترجمه مقاله

اکسی

لغت‌نامه دهخدا

اکسی . [ اَ سا ] (ع ن تف ) فلان ٌ اکسی من فلان ؛ فلان از فلان بیشتر است در لباس پوشیدن و لباس بخشیدن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پوشیده تر. بسیار جامه تر: هو اکسی من البطل . (یادداشت مؤلف ). || رکب اکساه ؛ بر گردن افتاد. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله