ترجمه مقاله

اکفار

لغت‌نامه دهخدا

اکفار. [ اِ ] (ع مص ) لازم گرفتن ده را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || لازم گرفتن گناه و عصیان را پس از طاعت و ایمان . (از اقرب الموارد). || کافر خواندن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). کافر خواندن . (المصادر زوزنی ). کافر خواندن کسی را و نسبت کفر دادن به وی . (از اقرب الموارد). || کافر گردانیدن . (آنندراج ).
ترجمه مقاله