ترجمه مقاله

اکوهداد

لغت‌نامه دهخدا

اکوهداد. [ اِک ْ وِ ] (ع مص ) سردروا داشتن . || لرزیدن چوزه پیش مادر تا خورشش دهد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || رنج و تعب رسیدن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله