ترجمه مقاله

ایجاد

لغت‌نامه دهخدا

ایجاد. (ع مص ) (از «وج د») ائجاد. آفریدن و هست نمودن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). در وجود آوردن و پیدا کردن . (آنندراج ) (غیاث ). هست کردن . (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی ) :
این طلب در ما هم از ایجاد تست
رستن از بیداد یارب داد تست .

مولوی .


- ایجاد کردن ؛ آفریدن . از عدم بوجود آوردن . (ناظم الاطباء).
|| اختراع کردن . (ناظم الاطباء). || بمطلب رسانیدن کسی را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || توانگر وبی نیاز کردن . (منتهی الارب ). یقال : الحمد ﷲ الذی اوجدنی بعد فقر و آجدنی بعد ضعف ؛ ای قوانی . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || به ستم بر کاری داشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). یقال اوجدنی علی الامر.(ناظم الاطباء). || توانا گردانیدن بعد سستی ، یقال : اوجده و آجده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(آنندراج ). قوی گردانیدن . (از اقرب الموارد) (المصادر زوزنی ). || رنج دادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله