ترجمه مقاله

ایصال

لغت‌نامه دهخدا

ایصال . (ع مص ) (از «وص ل ») رسانیدن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رساندن . رسانیدن . (صراح اللغة). رسانیدن نامه و جز آن . (تاج المصادر بیهقی ) : منصور عذر او مقبول داشت و به ارسال و ایصال او بحضرت مثال داد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 36). || پیوند دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پیوندانیدن . (صراح اللغة). || شبانگاه رفتن . (مؤید الفضلا). در شبانگاه شدن . (تاج المصادر بیهقی ).
ترجمه مقاله