ترجمه مقاله

ایلاق

لغت‌نامه دهخدا

ایلاق . [ اِ ] (ترکی ، اِ) در ترکی جای سرد را گویند که سلاطین بوقت گرمی آنجا روند با حشم خود و بعربی مصیف خوانند. (آنندراج ). اقامتگاه تابستانی . (ناظم الاطباء). مصیف . سردسیر. بردسیر. ییلاق . جای سرد. نشستنگاه ملوک به تابستان . (شرفنامه ). || نام درختی است . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (شرفنامه ).
ترجمه مقاله