ترجمه مقاله

ایلخی

لغت‌نامه دهخدا

ایلخی . (ترکی ، اِ) رمه و گله ٔ اسبان . (غیاث ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). چارپایانی که آنها را در صحرا برای چرا رها کنند. رمه ٔ اسب . (فرهنگ فارسی معین ). فسیله . سیله . یلخی .دسته ٔ اسبان آزاد در مراتع. (یادداشت بخط مؤلف ).
ترجمه مقاله