ترجمه مقاله

ایماس

لغت‌نامه دهخدا

ایماس . (ع مص ) بر مساس و بسودن اندام قادر گردیدن زن و سودن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله