ترجمه مقاله

ایناع

لغت‌نامه دهخدا

ایناع . (ع مص ) (از «ی ن ع ») رسیدن میوه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی )(آنندراج ): اینع الثمر ایناعاً؛ رسید و پخته گردید آن میوه . (ناظم الاطباء): کره ان یحدث الرجل تحت شجرةقد اینعت او نخلة قد اینعت . (مکارم الاخلاق طبرسی ).
ترجمه مقاله