ترجمه مقاله

اینجیدن

لغت‌نامه دهخدا

اینجیدن . [ دَ ] (مص ) ریزه ریزه کردن نان . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اشتینگاس ). خرد کردن و شکستن و ترید کردن نان . || تباه و ضایع نمودن کرم چیزی را. (آنندراج ). بید زدن و بید خوردن و ضایع شدن از بیدخوردگی . (اشتینگاس ) (ناظم الاطباء). || برانگیختن . (از آنندراج ). || پریشان نمودن . (از آنندراج ). || بخشم درآوردن . || آزردن . || زخم کردن و مجروح نمودن . || شکافته شدن . (ناظم الاطباء) (اشتینگاس ).
ترجمه مقاله