باتب
لغتنامه دهخدا
باتب . [ ت َ ] (ص ) بنا بنقل شعوری ، لغتی است در بابت بمعنی لایق ، سزاوار، و آنرا باب هم گویند :
یار چو گل در صفا عاشق بلبل نوا
خنده باد را سزا باتب من گریه است .
یار چو گل در صفا عاشق بلبل نوا
خنده باد را سزا باتب من گریه است .
عبدالباقی هروی .
(شعوری ج 1 ص 151) (ناظم الاطباء).