ترجمه مقاله

باجه

لغت‌نامه دهخدا

باجه . [ ج َ ] (اِخ ) شهری قدیم است اندر اندلس و باخواسته . (حدود العالم ). نام قصبه ایست در ایالت آلمتیو از کشور پرتقال در جهت جنوب ، در 120هزارگزی جنوب شرقی شهر لیسبون (لشبونه ). در جلگه ای بسیار دلکش بر تپه ٔ فرحبخشی واقع گشته ، دارای ده هزار جمعیت . در زمان اعراب بسیار آبادان بود و مولد جمعی از مشاهیر علمای اسلام است .در افریقا هم چند قصبه باین نام هست و از این رو باجه ٔ مورد بحث به باجه ٔ اندلس شهرت یافته است . (قاموس الاعلام ترکی ج 2). و رجوع به روضات الجنات ص 322 شود. شهری در پرتغال ، دارای 10000 جمعیت و اسقف نشین است .
ترجمه مقاله