ترجمه مقاله

بادرد

لغت‌نامه دهخدا

بادرد. [ دَ ] (ص مرکب ) موجع. وَجِع. دارای درد. || مردم با رحم و مروت . (ناظم الاطباء). رجوع به با شود.
ترجمه مقاله