ترجمه مقاله

بادرفتار

لغت‌نامه دهخدا

بادرفتار. [ رَ ] (ص مرکب ) اسبی که مثل باد تیز رود. (آنندراج ). کسی که تند و بسرعت چون باد رود یا دود :
چنین گویند کاسب بادرفتار
سقط شد زیر آن گنج گهربار.

نظامی .


گوری برخاست ، براق سیرت ، برق صورت ، بادرفتار. (سندبادنامه ص 252).
من آن بادرفتار گردون شتاب
زبهر شما دوش کردم کباب .

سعدی (بوستان ).


ترجمه مقاله