ترجمه مقاله

بادشاه

لغت‌نامه دهخدا

بادشاه . [ دِ ] (اِ مرکب ) مرکب است از باد یا پاد و شاه ، لفظ اول که پاد است بمعنی تخت باشدچه در اصل پات بود تای فوقانی را بدال بدل کردند و لفظ پاد بمعنی پاسبانی و پائیدن نیز آمده ، و لفظ شاه بمعنی خداوند است . (آنندراج ). پادشاه . (ناظم الاطباء). رجوع به پادشاه شود.
- بادشاه جهانگیر عالم بالا ؛ کنایه از آفتاب باشد. (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ص 13).
ترجمه مقاله