ترجمه مقاله

بادولی

لغت‌نامه دهخدا

بادولی . [ دَ / دو ] (اِخ ) موضع__ی اس__ت در سواد بغداد که اعشی نام آنرا بدینسان آورده است :
حَل ّ اهلی مابین ُ درتا فبادو -
لی و حلّت علویة بالسخال .
|| بقولی موضعی است در بطن فلج از یمامه و آنانکه بر این عقیده اند در بیت اعشی ، بجای درتا درنا خوانده اند. (از معجم البلدان ). و رجوع به المعرب جوالیقی ص 79 : 3، 4، 12، 17 شود.
ترجمه مقاله