ترجمه مقاله

بادپروا

لغت‌نامه دهخدا

بادپروا. [ پ َرْ ] (اِ مرکب ) خانه ای را گویند که بادگیر داشته باشد. (برهان ) (هفت قلزم ) (فرهنگ سروری ) (جهانگیری ) (غیاث ). خانه ای را گویند که بادگیر داشته باشد که باددر آن آید و آنرا بادخوان و بادخن و بادخون گویند. (آنندراج ) (انجمن آرا). رجوع به بادخوان ، بادخن و بادخون شود. || گذرگاه باد و روزنی که بجهت آمدن باد گذارند. (برهان ). خاقانی گوید :
ز خط استوا و خط محور
ملک را تا صلیب آید هویدا
ز تثلیثی کجا سعد فلک راست
به تربیع صلیب بادپروا.

(از جهانگیری ).


|| (ص مرکب ) بی تفاوت یعنی شخصی که پیش او همه چیز مساوی باشد. (برهان ). رجوع به ناظم الاطباء شود.
ترجمه مقاله