ترجمه مقاله

بادکنک

لغت‌نامه دهخدا

بادکنک . [ ک ُ ن َ ] (اِ مرکب ) مثانه ٔ گوسفند و گاو و مانند آن که بمالند تا نازک شود و باد در آن دمند و سر آن محکم کنند بازیچه ٔ کودکان را. || شاشدان . رجوع به بادخایه شود.
ترجمه مقاله