ترجمه مقاله

باذق

لغت‌نامه دهخدا

باذق . [ ذَ ](معرب ، اِ) شیره ٔ انگور تند و تیز اندک طبخ یافته ، معرب باده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). در عرف فقها، شرابی جوشانیده که کمتر از نصف آن تبخیرشده باشد. مأخوذ از باده ٔ فارسی ، شیره ٔ انگور تند و تیز اندک طبخ یافته . (ناظم الاطباء). باذه . (المعرب جوالیقی ص 81 س 5). آب انگور پخته شده را گویند که کمتر از نیمه ٔ آن بر اثر پخته شدن بخار شده باشد و اگر نیمه ٔ آن بخار و نیمه ٔ دیگر باقی مانده باشد آنرا منصف نامند. و اگر دو ثلث بخار و یک ثلث باقی مانده باشد آنرا مثلث خوانند. و کلمه ٔ باذق معرب باده است .
ترجمه مقاله