ترجمه مقاله

بارانگرد

لغت‌نامه دهخدا

بارانگرد. [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلعه تل بخش جانکی شهرستان اهواز که در 24هزارگزی شمال باغ ملک و 3هزارگزی خاور راه اتومبیل رو هفت گل به ایزه (ایذه ) در کوهستان واقعست . هوایش معتدل و دارای 170 تن سکنه میباشد. آبش از چشمه و قنات ومحصولش غلات ، برنج ، حبوبات و میوه است . شغل مردمش زراعت و گله داری و راهش مالرو است . ساکنین آن از طایفه ٔ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
ترجمه مقاله