ترجمه مقاله

بارتلمی

لغت‌نامه دهخدا

بارتلمی . [ ت ِ ل ِ ] (اِخ ) (سَن ) (واقعه ٔ...) پس از پیدایش نهضت مذهبی در نیمه ٔ اول قرن شانزدهم م . به وسیله ٔ لوتر در کشور آلمان و کالوَن در سرزمین فرانسه وحدت مسیحیت در اروپای غربی از میان رفت و سه طریقت جدید لوتر و کالوَن و مذهب آنگلیکن برابر آئین کاتولیک بوجود آمد و لذا آتش جنگهای مذهبی زبانه کشید. صدور فرمان سن ژرمن در 1570 م . به مدت دو سال مابین کاتولیکها و پروتستانها صلح و آشتی برقرار نمود و کشور فرانسه را بطور موقت در آرامش نگه داشت . برای پایداری این صلح چاره ای اندیشیدند و آن چنین بود که مارگریت دو والوا خواهر شارل نهم را به عقد هانری دو ناوار پیشوای جوان پیروان کالوَن درآورند. اما ضعف اراده ٔ شاه جوان بیست و دو ساله شارل نهم و اعتماد بینهایت او به [ کولین یی امیرالبحر ] و جاه طلبی ملکه ٔ کاترین دو مدیسی و ترس از اینکه قدرت و نفوذی را که در فرزندان خود دارد از دست بدهد وی را به طرح نقشه ٔ شومی واداشت و برای از بین بردن کولین یی مرتکب مخوفترین جنایات شد. بدین ترتیب که روز جمعه ٔ 22 اوت 1572، یعنی چهار روز پس از عروسی مجلل هانری دو ناوار و مارگریت ، کولین یی بین ساعت ده و یازده از قصر لوور بخانه ٔ خودمیرفت و در راه کتاب میخواند ناگاه گلوله ای از پنجره ٔ اطاقی باو رسید، یکی از انگشتان دست راست او را برد و بازوی چپش را خرد کرد. چون این خبر را بشارل نهم رساندند بینهایت برآشفت و درزمان شتابان بخانه ٔ کولین یی رفت و وی را گفت : «مجروح شمائید ولی درد و الم را من حس میکنم ، بخدا چنان انتقامی سخت بگیرم که درداستانها بازگویند». پادشاه بی درنگ بتحقیق پرداخت ونخستین مجرمی که شناخته شد دوک دو گیز بود. ملکه ازین تحقیق و کنجکاوی بیم داشت و یگانه راه نجات را درقتل عام دانست و نقشه ٔ شیطانی خود را با دو فرزندش دوک دان ژو، و دوک دو گیز در میان نهاد و همان روز بنزد شاه رفت و بگناه خود اعتراف کرد و با این اعتراف شاه را سخت بحیرت فروبرد و در چنین حالی افزود که اکنون هوگنوها سلاح برداشته و انتقام را آماده اند، اگررؤسای پرتستانها بجای مانند، امنیت کشور و زندگانی پادشاه در خطر است . شاه پس از اندکی مخالفت ناچار تسلیم شد و گفت : «همه را بیجان کنید تا برای سرزنش من یک تن هم بروی زمین باقی نماند». دوک دو گیز درحال دست بکار شد و اوامر و احکام را با موافقت شهرداری پاریس ابلاغ کرد و همان نیمه شب قرار قتل عام را بفردا صبح یکشنبه 24 اوت 1572 که روز عید سن بارتلمی بود گذاشتند. قبل از سپیده دم دوک دو گیز بخانه ٔ کولین یی رفت و یکی از نوکرانش که آلمانی و موسوم به بسم بود با سه تن سویسی بدرون اطاق رفتند. بسم پرسید: «آیا تو امیرالبحری ؟» وی گفت آری . بسم خنجر را بشکم او فروبرد و جسدش را بکوچه افکند. دوک دو گیز پس از اطمینان از مرگ امیرالبحر خود بقتل عام پرداخت . نخست قرار بر این بود که رؤسای پرتستان را از دم تیغ بگذرانند، اما اندکی بعد اراذل و اوباش بقصد قتل و غارت بسربازان پیوستند و قتل عام کردند حتی کودکان را نیز بجای نگذاشتند، و البته کوشش شاه و کارکنان شهرداری که سخت بوحشت افتاده بودند بجایی نرسید و آتش مشتعل را نتوانست خاموش سازد. آنقدرسوخت تا خود خاموش شد و کشتار تا روز سه شنبه 26 اوت ادامه یافت . دیگر شهرها نیز بپایتخت پیوستند و همین تراژدی را بازی کردند و بنا بروایات مختلف در این حادثه ٔ غم انگیز بین بیست تا شصت هزار تن بهلاکت رسیدند، فقط چند استان محدود از اجرای حکم سر باززد، و نامه ٔ یکی از استانداران خطاب بشاه بدین مضمون است : «سپاهیانی که زیر فرمان من انجام وظیفه میکنند مردمانی شجاع و دلیرند و از آب و آتش پروا ندارند، ولی در میان آنان کسی را نیافتم تا بدست او فرمان ظالمانه ٔ شاه را اجرا کنم ». البته پس از انجام عمل به وسیله ٔ اعلانات و مراسلات برؤسای کشورهای خارج و فرانسویان خواستند بدروغ بنمایانند که قتل عام بامور مذهبی مربوط نبوده بلکه تدبیری بود برای جلوگیری از آتش فتنه ٔ امیرالبحر که در شرف اشتعال بوده است . و باید دانست که نه تنها این واقعه ٔ ننگین نتوانست از پیشرفت پرتستان جلوگیری کند بلکه برعکس موجب تقویت آن و تشدید منازعات مذهبی گردید. رجوع به ترجمه ٔ تاریخ قرون جدید آلبر ماله صص 147 - 150 و قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود.
ترجمه مقاله