ترجمه مقاله

بارجة

لغت‌نامه دهخدا

بارجة. [ رِ ج َ ] (معرب ، اِ) کشتی بزرگ جنگی . (منتهی الارب ). ج ، بوارج . جهاز یا کشتی بزرگ جنگی . (آنندراج ). ساختمان بزرگ جنگ . (دِمزن ). بیرونی گوید: کلمه ٔ هندیست از ریشه ٔ «بیره » تعریب شده است و آنرا بر بوارج جمع بسته اند. و چون راهزنان دریائی در ساحل هند کشتی ها را غارت میکردند آنان را بدین نام خواندند چنانکه یاران همین دسته را در دریای روم قرصان خواندند. (ماللهند).
ترجمه مقاله