ترجمه مقاله

بارطین

لغت‌نامه دهخدا

بارطین . (اِخ ) (قضا...) نام قضائی است در ولایت قسطمونی در انتهای شمال شرقی سنجاق بولی ، از طرف مشرق و جنوب شرقی با سنجاق نفس قسطمونی ، و از جانب جنوب غربی با قضای کرده و از سمت مغرب با قضای ارکلی و از جهت شمال به بحراسود محدود میشود، و به انضمام دو ناحیه ٔ چهارشنبه و آماصری یکصد قریه و 22600 تن سکنه دارد که به استثنای قریب 100 تن ارمنی و یونانی بقیه مسلمان میباشند. تمام اراضیش کوهستانی است و صحاری حاصلخیزی نیز دارد. نهر فیلیاس در حد جنوبی و غربی جاری است و رودهای دیگری از وسط قضا سرچشمه گرفته بسوی جنوب جاری شده وارد نهر بارطین میگردند. در حد شمال شرقی قضا، در محل نزدیک به ساحل بحر، کوه مرتفعی بنام صاغری طاغی (کوه شبیه به ترک اسب ) وجود دارد. محصولاتش عبارت است از: میوه های گوناگون و صنایعاش از مصنوعات چوبین ابزار و ادوات چوبی و طناب کشتی است . جنگلهای زیادی دارد و درخت صنوبر سیاه و زرد و انواع دیگر درختان جنگلی و درختان شمشاد فراوان دیده میشود. درختان این جنگلها را قطع نموده به الوار تبدیل و از آنها در صنایع کشتی سازی دولتی استفاده میکنند. و در نقاط آماصری ،تارله آغزی ، و زونقولدایق ، معدن زغال سنگ موجود است . و اهالی محل از آن بهره برداری میکنند. پاره ای از نقاطش کم محصول میباشند و مردم این مناطق به کارگری درمعادن زغال و بریدن چوبهای جنگلی اشتغال دارند و ازاین راه گذران میکنند. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2).
ترجمه مقاله