ترجمه مقاله

بارعلی سربد

لغت‌نامه دهخدا

بارعلی سربد. [ ع َ ؟ ] (اِخ ) حاجب سلطان محمد :... و سلطان معظم [ ابوطالب محمدبن میکائیل بن سلجوق ] به اصفهان رفت و احمد بغرا را بکشتند و امیر بارعلی سربد بگریخت و بخوزستان شد و بعد از مدتی گرفتار شد بر دست نورالدوله پسر برسق ... (مجمل التواریخ و القصص ص 414).
ترجمه مقاله