ترجمه مقاله

بارنج

لغت‌نامه دهخدا

بارنج . [ رِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان مهرانرود بخش بستان آباد شهرستان تبریز که در هفت هزارگزی جنوب خاوری شهر تبریز و یک هزارگزی شوسه ٔ تبریز به اهر در جلگه واقع است . منطقه ای است ییلاقی و سردسیر با 3613 تن سکنه . آبش از چشمه و رودخانه ٔ بارنج (بارنج چای ). محصولش غلات ، حبوبات ، سنجد. شغل مردمش زراعت و گله داری و راهش مالرو می باشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
ترجمه مقاله