ترجمه مقاله

بارن

لغت‌نامه دهخدا

بارن . [ رِ ] (اِخ ) وارنه . ناحیت البرز. کرزوس چون از کورش شکست خورد شاه ایران جوانمردانه با او رفتار کرد و قسمتی از داراییش را بدو بازگردانید و شهر بارن را نیز به وی بخشید. رجوع به ایران باستان ج 1 ص 279 و 285 شود.
ترجمه مقاله