بارچا
لغتنامه دهخدا
بارچا. (اِ) بارگاه است . بمعنی ایوان و دربار سلطنتی است که از معانی بار، یکی بارگاه است . میرخسرو گوید :
دل پاکش که هست از کینه معصوم
بهیجا آهن و در بارچا موم .
رجوع به بارگاه شود. دیوان عدالت و مقر عدالت . (ناظم الاطباء).
دل پاکش که هست از کینه معصوم
بهیجا آهن و در بارچا موم .
(شعوری ج 1 ورق 149 برگ ب ).
رجوع به بارگاه شود. دیوان عدالت و مقر عدالت . (ناظم الاطباء).