ترجمه مقاله

باریقو

لغت‌نامه دهخدا

باریقو. (ترکی ، اِ) ظاهراً بمعنی سهم . بخشش باشد : بهر وقت که خزانه ای بیاوردندی جماعت امرا و دوستان خزانه داران پیش ایشان می رفتند و باریقو می خواستند و ایشان بقدر هر یک را چیزی میدادند... و خزانچیان نیز باریقو بهمدیگر میدادند. (تاریخ مبارک غازانی چ انگلستان ص 332).
ترجمه مقاله