ترجمه مقاله

بار دل

لغت‌نامه دهخدا

بار دل .[ رِ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) غم و اندوه دل و اندیشه ٔ روزگار باشد. (برهان ). کنایه از اندوه دل و اندیشه ٔ روزگار است . (انجمن آرا) (آنندراج ). غصه . (دِمزن ). و رجوع به شعوری و «بار» و ناظم الاطباء شود.
ترجمه مقاله