ترجمه مقاله

بار و بند

لغت‌نامه دهخدا

بار و بند. [ رُ ب َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) مصالح هر چیز چون رشته برای تسبیح و دوال و امثال آن برای شمشیر. ملاطغرا در قسمیه گوید :
بتسبیح شبنم که بی باروبند
زگردش بود تا سحر بهره مند.
و در محاوره بند و بار هم گویند. (آنندراج ). || منسوب و متعلق به هر چیزی . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله