بار و بنه
لغتنامه دهخدا
بار و بنه . [ رُ ب ُ ن َ / ن ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) احمال و اثقال . بار و بندیل :
نه لشکر نه کوس و نه بار و بنه
همه میسره خسته و میمنه .
که ما ماندگانیم و هم گرسنه
نه توشه است با ما نه بار و بنه .
در شش دیه سراها ومقامها ساختند و منزل گرفتند و بار و بنه بدان نقل کردند. (تاریخ قم ص 32). رجوع به بار و بندیل شود.
نه لشکر نه کوس و نه بار و بنه
همه میسره خسته و میمنه .
فردوسی .
که ما ماندگانیم و هم گرسنه
نه توشه است با ما نه بار و بنه .
فردوسی .
در شش دیه سراها ومقامها ساختند و منزل گرفتند و بار و بنه بدان نقل کردند. (تاریخ قم ص 32). رجوع به بار و بندیل شود.