ترجمه مقاله

بازپس هشتن

لغت‌نامه دهخدا

بازپس هشتن . [ پ َ هََ / هَِ ت َ ] (مص مرکب ) بازپس گذاشتن . بازپس نهادن . ذخیره کردن . || ترک کردن . بعقب افکندن :
نه حق را بازپس هشتم نه باطل
نکردم فرق از معروف ، منکر.

ناصرخسرو.


و رجوع به بازپس گذاشتن و بازپس نهادن شود.
ترجمه مقاله