بازگذشتنلغتنامه دهخدابازگذشتن . [ گ ُ ذَ ت َ ](مص مرکب ) گذشتن : چون دیدم فضایل نفسانی بر مثال گوسفندان بودند که چون یکی بجوی بازگذرد هیچ بازنایستند و همه بر پی او گذرند. (از فتوت نامه ).