ترجمه مقاله

باسری شدن

لغت‌نامه دهخدا

باسری شدن . [ س َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) لهجه و ترکیب قدیمی است بجای بسر شدن بمعنی بسر آمدن . خاتمه یافتن . بانتها رسیدن . پایان یافتن : پیش ارسلان خان آمدند و گفتند کار زنگیان و ملک باسری شد. (اسکندرنامه نسخه ٔ نفیسی ).
ترجمه مقاله