ترجمه مقاله

باسقات

لغت‌نامه دهخدا

باسقات . [ س ِ ] (ع اِ) ج ِ باسقه ، نخلهای بلند. دراز شده ها. (آنندراج )، و النخل باسقات لها طلع نضید. (قرآن 10/50)؛ ای مرتفعة فی علوها. و فراء گوید: ای باسقات طولا. (از تاج العروس ).
ترجمه مقاله