ترجمه مقاله

باسقاقی

لغت‌نامه دهخدا

باسقاقی . (ترکی ، حامص ) لغت ترکی بمعنی شحنگی : آن اطراف قایم مقام بگذاشت و بوقارا به باسقاقی معین کرد. (جهانگشای جوینی ). مقرر شد امیر ارغون را بر کورکوز باسقاقی فرمودند. (جهانگشای جوینی ) و تولاک باسم باسقاقی در غیبت او محافظت ولایت میکند. (جهانگشای جوینی ).
ترجمه مقاله